«ویرایش» ـ همان گونه که از خویش واژه و کلمه بر میاید ـ ابزار بازنویسی متن تایپ کردن مجددی روایت به خواسته رفع نواقص و ارتقای کیفی آن میباشد. به صورت معمولی میاقتدار اظهارکرد که غرض از دستکاری، بدون نقص کردن و عالی کردن ماجرا میباشد.
شاید به لحاظ نویسندگان جدیدفعالیت، دستکاری صرفا یک مرور بی آلایشی متن روایت ـ همچون تصحیح یک طوماری اداری بعد از تایپ ـ باشد، البته واقعیت این میباشد که دستکاری یک کدام از فرایند اساسی کتابت ماجرا میباشد ـ در شرایطیکه مهمترین آنان نباشد! به عبارت دیگر میقدرت خاطرنشان کرد داستانی که ویرایش نشده میباشد، هنوز قصه جامعی وجود ندارد.
ویرایش واپسین مجال برای رفع ایرادات و نواقص روایت و خوب کردن آن میباشد. میقدرت با یک ویرایش مطلوب، قصه ضعیفی را به داستانی بهتر و در خور اعتنا تبدیل کرد. همین طور روایتهای بهتر می توانند با ویرایش عالی گردیده، یا این که به شاهکارهای ادبی تبدیل شوند.
از کجا استارت کنیم؟
معمولاً نویسندگان بعد از نقطه پایان تایپ کردن ماجرا کوتاه، یک بدور بدون نقص آن را میخوانند تا گونه هایهای نوشتاری، نواقص پاراگرافبندی، و اشتباهات سجاوندی (نقطه گذاری) را بر طرف نمایند. چنانچه چه این فعالیت موثر و مورد نیاز میباشد، اسم آن «ویرایش» وجود ندارد! در ویرایش ضمن تصحیح مفاد فوق، می بایست اجزای اساسی قصه و فرایند اتفاق ها گزینه تحقیق قرار گرفته، در شکل بایستگی تصحیح گردیده یا این که تغییر تحول کند.
برای ویرایش قصه کوتاه پیش از هر چیز بایستی بردبار بود. نویسندگان نوقلم غالباً علاقمند می باشند که فورا بعد از کتابت ماجرا و مرور نخستین، آن را برای نظر ها به سایر افراد نماد داده، در بلاگ گذارده، برای خبرنامهی گزینه نظرشان ارسال، یا این که به تیم داستانی تحت چاپ خویش اضافه نمایند. در صورتی چه غلبه بر این منظور ایراد میباشد، نویسندگان بایستی بیاموزند که در مرحلهی «دستکاری» شتاب نکنند.
شایسته ترین عمل برای استارت ویرایش روایت کوتاه، از ذهن بردن آن میباشد! بدین مضمون که مولف به برهه زمانی 2 تا 4 هفته روایت درج شده را به کناری بگذارد و به هیچ عنوانً به آن مراجعه نکند. به چه برهان؟ به جهت پدیدهی «دیدههای شسته گردیده» (Fresh eyes). گفته میگردد وقتی که یک متنی نوشته می شود، تالیف کنندهی متن به جهت شناخت فرضی و فکری با متن مندرج، اشکالات و ایرادهای متن را نمیبیند. در واقع مغز تالیف کنندهای که با متن درج شده و ذهنیات خویش تالیف کننده جدیدا واکنش داشته میباشد، گونه هایها را نادیده گرفته و به صورت اتومات آن ها را تصحیح مینماید؛ در حالی که در به عبارتی فرصت شخص دیگری که برای نخسین بار آن متن را میبیند، میتواند به راحتی نادرستهای آن را بگیرد. این پدیده چه در امر ظواهر و چه درباره ی درون روایت درستگو میباشد. وقتی که تالیف کننده با ساخت و ساز یک وقفهی وقتی، قصه را تا حدی از تفکر خویش تمیز مینماید، می تواند توشه دیگر آن را مرور کرده، از «دیدههای شسته گردیده» به کارگیری نماید.
ممکن میباشد بعضا از نویسندگان نوقلم شخص معتمد یا این که معلمی در کتابت قصه داشته باشند و قصههای خویش را بعداز کتابت برای تصحیح به آن شخص ارایه نمایند. آیا این دست نویسندگان از ویرایش روایتهایشان معاف می باشند؟ ابدا! چرا؟ به هزار و یک برهان:
اولیه آنکه هر چه قصه ضعیفتر باشد، منتقد یا این که مصحح ناچار می شود دربارهی به عبارتی لایههای نخستین و مسایل مهم روایت متمرکز خواهد شد و تصحیح کند و زمان موشکافی بیشتر و دقت به نکات ماهر و ریز ماجرا نویسی از کف میرود. به عنوان مثال، بارها ماجراهایی به خواسته بازنگری یا این که عیب گیری به نگارنده ارجاع شدهاست که تک تک وقت، به تصحیح اشتباههای املایی و سجاوندی متن روایت قبلی میباشد! تعجب نکنید. اشتباه املایی یا این که تایپی و انواع در سجاوندی در متن اولی ماجرا اجتناب ناپذیر میباشد، البته تالیف کننده می تواند با استعمال از پدیدهی «دیدههای شسته گردیده» آن را بر طرف نموده، زمان مغتنم انتقاد را به نکات اصلیتری معطوف نماید.
دوم برهان آنکه یک تالیف کنندهی جدیدعمل بلاخره روزی به یک تالیف کنندهی دارای اسم و رسم تبدیل میگردد. در چنان روزی از حیث ماهر صحیح وجود ندارد که اثرها خویش را پیش از چاپ به سایر افراد نشانه دهد. درین حالت در شرایطیکه تالیف کننده از پیشین برای «دستکاری» همچون «قصه نویسی» تمرین نکرده باشد، با ایراد مواجه گردد.
... و هزار و یکمین عامل(!) آنکه هیچ کس به اندازهی آفریننده یک تاثیر، دلسوز آن وجود ندارد. نباید انتظار داشت کسی عالی و ظریفخیس از مولفی یک ماجرا، روایت را حلاجی نماید و غرض و مضمون ذهن مولف را در قصه تجلی بخشد. از این منظر، «ویرایش» حقیقی و واقعی قصه، کاری میباشد که تنها و صرفا تنها تالیف کنندهی به عبارتی ماجرا می تواند جاری ساختن دهد، خیر حتا شایسته ترین منتقد ادبی.
چه مواقعی بایستی بازنگری شوند؟
همانطور که نقل شده، غرض از «دستکاری» کامل شدن و عالی کرد روایت میباشد. سازه بر این کلیه نکات مرتبط با ظواهر و درون روایت در مرحلهی ویرایش بایستی ذیل ذرهدر بین تالیف کننده قرار گیرد. مولف می بایست ـ همچون یک منتقد بیرحم ـ همگی اجزای ماجرا خویش را به توجه کالبدشکافی نماید و ایرادهای آن را بر طرف کند.
مواقعی در قصه که در دستکاری بایستی به آنان اعتنا کرد در سه مجموعه «مفاد نگارشی»، «فوتوفن قصه نویسی»، و «داخل قصه» آورده میگردد.
ابزار بازنویسی متن...
ما را در سایت ابزار بازنویسی متن دنبال می کنید
برچسب : ابزار بازنویسی متن, نویسنده : محمد صادقي textrewritingtool بازدید : 162 تاريخ : يکشنبه 11 ارديبهشت 1401 ساعت: 14:05